این ساعتهای اولیه، به دلیل فرار از لبههایشان، قیمت ساعت ایستاده جدید و شیک را بالا می برند و دارای نوسانات آونگی عریض ۸۰ تا ۱۰۰ درجه بودند.
هویگنس در تحلیل سال ۱۶۷۳ خود از آونگ ها، Horologium Oscillatorium، نشان داد که نوسانات گسترده آونگ را نادقیق می کند و باعث می شود دوره آن و در نتیجه سرعت ساعت با تغییرات اجتناب ناپذیری در نیروی محرکه ایجاد شده توسط حرکت تغییر کند.
درک ساعت سازان که تنها آونگ هایی با نوسان های کوچک چند درجه ای هم زمان هستند، انگیزه اختراع لنگر گریز توسط رابرت هوک در حدود سال ۱۶۵۸ بود که نوسان آونگ را به ۴-۶ درجه کاهش داد. لنگر تبدیل به روش استاندارد فرار مورد استفاده در ساعت های آونگی شد.
علاوه بر افزایش دقت، نوسان پاندول باریک لنگر به بدنه ساعت اجازه میدهد تا آونگهای طولانیتر و کندتر را در خود جای دهد که به نیروی کمتری نیاز داشت و باعث ساییدگی کمتری در حرکت میشد.
آونگ ثانیهای به طول ۰٫۹۹۴ متر که دوره زمانی آن دو ثانیه است، به طور گسترده در ساعتهای باکیفیت مورد استفاده قرار گرفت. ساعتهای باریک بلندی که در اطراف این آونگها ساخته شدهاند، اولین بار توسط ویلیام کلمنت در حدود سال ۱۶۸۰ ساخته شدهاند و به ساعتهای پدربزرگ معروف شدند. دقت افزایش یافته ناشی از این پیشرفت ها باعث شد عقربه دقیقه شمار که قبلاً نادر بود، به صفحه های ساعت از حدود سال ۱۶۹۰ اضافه شود.
موج نوآوری ساعتشناسی قرن ۱۸ و ۱۹ که به دنبال اختراع آونگ ایجاد شد، پیشرفتهای زیادی در ساعتهای آونگی ایجاد کرد. گریز مرده ای که در سال ۱۶۷۵ توسط ریچارد تاونلی ابداع شد و در حدود سال ۱۷۱۵ توسط جورج گراهام در ساعت های دقیق “تنظیم کننده” او رایج شد، به تدریج جایگزین لنگر گریز شد و اکنون در اکثر ساعت های آونگی مدرن استفاده می شود.
مشاهده اینکه ساعتهای آونگی در تابستان کند میشوند، این درک را به ارمغان میآورند که انبساط و انقباض حرارتی میله آونگ با تغییرات دما یک منبع خطا است. این با اختراع آونگ های جبران شده با دما حل شد. آونگ جیوه توسط گراهام در سال ۱۷۲۱ و آونگ شبکه ای توسط جان هریسون در سال ۱۷۲۶ با این پیشرفتها، در اواسط قرن ۱۸، ساعتهای آونگی دقیق به دقت چند ثانیه در هفته دست یافتند.
- منابع: